♫♫♫
من یاسرم یه قاصدم که عازمم
واسه حرف تازه تر که لازمن ، واسه رپ
یه سال و نیمه که دور از وطن و غافل از قافلم
حالا اینا بمونه واسه بعد عازمم باس برم
میببنی تیک دارم رو پیشرفت صلح
من تا شیش هفت صبح
بیدارمو دوباره میخوابم با نیشخند ظهر
من یه مسافرم که تو کشوره مجاورم
ولی فقط اینو خدا میدونه که بعد از اینجا کجا برم
این داره بهم مشت میزنه فک میکنن بهم خوش میگذره
شهر فرنگ اونور آب از دور دست بهتر و خوشتیپ تره
حرفام عینه عینکه تا واضح ببینی پازل بچینی
حاضر بشی تو واسه یچیزی واقعیتی که یاسر کشید
رقمی تو باک ندارم
به احدی باج ندادنم
از احدی باک ندارم
رو سرم الکی تاج ندارم
من واسه این نخوندم که حق فیت بیشتر بدن
بذار تا بشینن پای نقد فیلم پیشرفت من
تقریباً فهمیدم که با پول و شهرت پُز دادن
یعنی فوراً فرصتو مفت دادن بعد زود از قدرت افتادن
من نمیگم خوبم ممتازم ولی اینو بدون از من وجداناً
تو رپ مولوی استادمه خونم جوهره خودکارمه
دستا رو واکنن با من آنن
اینو میدونی که منو تو با هم
دنیا توی مشتمونه من قدرت کلمه رو باور دارم
میرم بی حد و مرز..
من میرم تا فتح رپ
دوباره همینو بگو تو
دستا رو واکنن با من آنن
اینو میدونی که منو تو با هم
دنیا توی مشتمونه من قدرت کلمه رو باور دارم
میرم بی حد و مرز..
من میرم تا فتح رپ
آه..یا…
بهم میگی محافظه کارم تو رپ ملاحظه دارم
هه ، بگو به کجا رسیدن اونایی که فاز مبارزه دارن
همه پخش و پلا یسری که نعشه خراب
یسری که دنبال بچه عروسکا با کفش طلان
میگی من واسه شهرت میخونم
میگی من واسه شو رپ میکنم
وقتی که میگی دیگه شو کرد میدونم
اونوقته که شوکت میکنم
من رویابافم ولی تو رویام عمیقم چون
هرچی که توی رویام ساختم دقیقاً واسم حقیقت شد
فکر من اینه که چقدر فاصله داریم از مرکز مقصد
اینهمه معدن و مخزن
اینهمه هستن مغزن ، ولی وقتیکه دورت دیواره
دورت پُره بیکاره
شدی از این دوره بیزار و میری دنبال مُهر ویزا
جمع میکنن زن و فرزند
گوله میرن دم محضر
خونه زندگی رو آب میکنن و فردا لب مرزن
سر خورده بی عاره میگی این گربه بیماره
دردی که عمیقه روی سرطان نمیشه چسب زخم زد
دستا رو واکنن با من آنن
اینو میدونی که منو تو با هم
دنیا توی مشتمونه من قدرت کلمه رو باور دارم
میرم بی حد و مرز..
من میرم تا فتح رپ
دستا رو واکنن با من آنن
اینو میدونی که منو تو با هم
دنیا توی مشتمونه من قدرت کلمه رو باور دارم
میرم بی حد و مرز..
من میرم تا فتح رپ
دو پهلو نمیخوام حرف بزنم فازش زیادی باب شده
از بس کلمه ها تند میدوئن پهلوهاشون آب شده
ضمن اینکه الکی ادعا نمیکنم و فردا هم اگه بدمو بگن ضد حال نمیخورم
من کلی حرفه تو جیبم
من گوله برف رو شیبم
من روی صحنه خورشیدم
هر روز هفته کوشیدم
تا با قدرت مختار جوهره خودکار و روی صفحه دوشیدم
تا که بالاخره دیدم اینو میتونمو کلمه رو توی مغز تو چیدم
تا وقتی که زندگی کار داشت میمونم
مستقیماً در راستاش میدوام
من پای کارواش میمونم
زخمامو بانداژ میکنم حرفامو تک تک یادداشت میکنم
مغزمو درگیر داستان میکنم
خود شب تا صبح فردا با نور لفظام کف دفترو آسفالت میکنم
دیگه زمان صعود و رشد سقف طبقاته
از هله هوله هام که فاکتور بگیر که فحش بچه صلواته
قلمه میدوزه زمین و زمان و پیامشو میده به پیر و جوان و منو تو کنار همدیگه میتونیم اداره بکنیم مسیر جهانو
دستارو واکن با من آنن..
ههه..
…یا..
من یه مسافرم ، ولی به خیر گذشت
فقط خوشحالم که به خیر گذشت
این سفر تموم شد
این ته خلاقیتمه
:)
با این که اصلن سر کلاس گوش نمیدادم خوب تونستم از پس امتحانش بربیام
نمره کامل گرفتم :) 0_0
خخخخخخخخخخخخخخخخ
<< جادوی خاص >>
تو چشای تو یه جادوی خاصی هست
تو نگاه تو انگار یه احساسی هست
غم دنیا رو فراموش میکنم وقتی
به تو نگاه میکنم
تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم
یه جورایی خاطرت عزیزِ عزیزم
از دیدن تو سیر نمیشه چشم من
به تو نگاه میکنم..
وقتی که نزدیکم به تو انگار
دلم میلرزه هر دفعه صد بار
واسه ی حسی که به تو دارم
به تو نگاه میکنم
عزیزِ جونم نامهربونم
گوشه ی چشمی به این دلِ خونم
واسه ی حسی که به تو دارم
به تو نگاه میکنم
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم ، نمیتونم
♫♫♫
به هوای تو تازه میشه حال من
وقتی که هستی خوب میشه احوالِ من
تو رو دوس دارم تا ابد کنارم باش
به تو نگاه میکنم..
تو همه ی عمر مثلِ تو رو ندیدم
یه جورایی خاطرت عزیزِ عزیزم
از دیدنِ تو سیر نمیشه چشمِ من
به تو نگاه میکنم..
آرومِ جونم بدون تو دیگه نمیتونم
بخدا خستس این دل خونم
بدون تو دیگه نمیتونم ، نمیتونم
آهنگ هوا دو نفرست از علی عبدالمالکی
هوا دونفرست تو نیستی پیش من
دلم تنگه واسه با تو قدم زدن
هوا دو نفرست جای تو خالیه
کجایی ببینی کجایی عشقه من
هوا همونجوری که تو دوست داشتیه
من خیسه خیسمو داره بارون میاد
بی تو خیابونا گم میکنن منو
دلم تنگه برات دلم تو رو میخواد
من عاشقت بودم باور نمی کنم
فراموشت شده منو به این زودی
هوا دونفرست دارم گوش می کنم
همون آهنگی که تو عاشقش بودی
هوا دونفرست تو نیستی پیش من
دلم تنگه واسه با تو قدم زدن
هوا دو نفرست جای تو خالیه
کجایی ببینی کجایی عشقه من
هوا دو نفرست مثل همون روزا
با تو تو این هوا جون میده راه بری
من با تو حاضرم هر جا بگی بیام
هوا دو نفرست بگو کجا بریم
هوا همونجوری که تو دوست داشتیه
من خیسه خیسمو داره بارون میاد
بی تو خیابونا گم میکنن منو
دلم تنگه برات دلم تو رو میخواد
من عاشقت بودم باور نمی کنم
فراموشت شده منو به این زودی
هوا دونفرست دارم گوش می کنم
همون آهنگی که تو عاشقش بودی
هوا دونفرست تو نیستی پیش من
دلم تنگه واسه با تو قدم زدن
هوا دو نفرست جای تو خالیه
کجایی ببینی کجایی عشقه من
هوا دو نفرست مثل همون روزا
با تو تو این هوا جون میده راه بری
من با تو حاضرم هر جا بری بیام
هوا دو نفرست بگو کجا بریم
آهنگ مخاطب خاص از علی عبدالمالکی
من تو رو دلم میخواد دوست دارم
خنده هات بهت میاد دوست دارم
اگه حتی تو منو یکم بخوای
من تو رو خیلی زیاد دوست دارمت
تو رو واسه خوبیات دوست دارمت
واسه مهربونیات دوست دارم
داری منو میکشی با اون چشات
واسه عاشق کشیات دوست دارمت
آهای مخاطب خاص دلم یهو تو رو خاص
برای این دل من نزاشتی هوشو حواس
آهای مخاطب خاص اجازه دست شماست
قبوله هر چی بگی
عاشقت اینجوریاس...
من تو رو دلم میخواد دوست دارم
خنده هات بهت میاد دوست دارم
اگه حتی تو منو یکم بخوای
من تو رو خیلی زیاد دوست دارمت
تو رو واسه خوبیات دوست دارمت
واسه مهربونیات دوست دارم
داری منو میکشی با اون چشات
واسه عاشق کشیات دوست دارمت
آهای مخاطب خاص دلم یهو تو رو خاص
برای این دل من نزاشتی هوشو حواس
آهای مخاطب خاص اجازه دست شماست
قبوله هر چی بگی
عاشقت اینجوریاس...
اصلا یه دفعه ای شد که گفتم میخوامت
دست خودم نیست که هر روز میپامت
خیلی دوست دارم دستاتو بگیرم
اگه اشاره کنی من برات میمیرم…
میمیرم
اصلا یهویی شد چشمام تو چشمت افتاد
اصلا یهویی شد خدا تو رو به من داد
اصلا یهویی شد که تو دلم نشستی
ممنونم که چشاتو روی همه بستی
یهویی عزیزه دلم شدی
یهویی تو همه کسم شدی
یهویی مهرت به دلم نشست
یهویی خود نفسم شدی
یهویی عزیزه دلم شدی
یهویی تو همه کسم شدی
یهویی مهرت به دلم نشست
یهویی خود نفسم شدی
اصلا یه دفعه ای شد که گفتم میخوامت
دست خودم نیست که هر روز میپامت
خیلی دوست دارم دستاتو بگیرم
اگه اشاره کنی من برات میمیرم…
میمیرم
اصلا یهویی شد چشمم تو چشمت افتاد
اصلا یهویی شد خدا تو رو به من داد
اصلا یهویی شد که تو دلم نشستی
ممنونم که چشاتو روی همه بستی
یهویی عزیزه دلم شدی
یهویی تو همه کسم شدی
یهویی مهرت به دلم نشست
یهویی خود نفسم شدی
یهویی عزیزه دلم شدی
یهویی تو همه کسم شدی
یهویی مهرت به دلم نشست
یهویی خود نفسم شدی
دیــگر از آن همه شیطــنت و شلوغی خبــری نیست
انقدر بخـــاطر ضبدرهای جلوی اسمم چوب روزگــار را خوردم
که تبـــدیل شـدم به ساکــــــــــت ترین شاگـــــرد کلاس زنـــدگی
یوسف می دانست که تمام درها بسته اند
اما بخاطر خدا و تنها به امید او
به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برایش باز شد.
اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شدند
تو هم بخاطر خدا و با اعتماد به او به سوی درهای بسته بدو
چون *خدای تو و یوسف یکیست*
پرم از اشک...
آنقدر که دنیا باید چتر بر سرش بگیرد...
و با احتیاط مرا ورق بزند...